• وبلاگ : به نام خالق عشق
  • يادداشت : خواب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تو را بارها و بارها از ميان هياهوي بسيار و بي حاصل اين شهر پراز نيرنگ خواندم .

    گفتمت بگذار كوله بار خستگي و اجبار را . و دعوتت كردم : سوي كلبه صميمي و ساده دل من بيا ، سرت را روي دامن پر از شكوفه و لبخند خاطرات من بگذار و براي هميشه بمان . بمان تا قرار با دل بيقرارم آشتي كند ، تا سرمست مهر پايكوبي كنم ، بمان تا من نيز اندكي بيشتر زنده تو را بارها و بارها از ميان هياهوي بسيار و بي حاصل اين شهر پراز نيرنگ خواندم .


    اما تو ، مثل هميشه سرد و ساكت و خموش و پر از ابهام به نقطه اي دور خيره بودي بمانم .